چه فرصتی ، چه شبی 18/8/89
!به نام او که تمام ناتمام من با او تمام می شود!
سالگرد پیوند آسمانی حضرت علی (ع) و فاطمه (س) مبارک !!!!!!
بازم سلام !![]()
شعر این هفته برنامه «چه فرصتی چه شبی » رو براتون میگذارم من که خیلی خوشم اومد امیدوارم این حسمون مشترک باشه !
ستاره دیده فروبست و آرمید بیا
شراب نور به رگ های شب دوید بیا
ز بس به دامن شب اشک انتظارم ریخت
گل سپیده شکفت و سحر دمید بیا
شهاب ِ یاد تو در آسمان خاطر من
پیاپی از همه سو خطّ زر کشید بیا
ز بس نشستم و با شب حدیث غم گفتم
ز غصّه زنگ من و رنگ شب پرید بیا
به وقت مرگم اگر تازه می کنی دیدار
بهوش باش که هنگام آن رسید بیا
به گام های کسان می برم گمان که تویی
دلم ز سینه برون شد ز بس تپید بیا
نیامدی که فلک خوشه خوشه پروین داشت
کنون که دست سحر دانه دانه چید بیا
امیدِ خاطر ِ سیمین ِ دل شکسته تویی
مرا مخواه از این بیش ناامید بیا
سیمین بهبهانی
********************
راستی من همه شعرهایی رو که فرزاد در برنامه «چه فرصتی چه شبی » خونده از اواسط اردیبهشت تا حالا دارم اگه خواستید بگید براتون بذارم !![]()
پس فعلا ....
خداحافظ .... همین حالا ..... که من تنهام ...... ![]()
